دوست فرهیخته ام سیدنورالدین شفیعی از من خواست برای نوجوان پرپر شده امیرحسین عزیز و اهدای اعضای بدن این نوجوان توسط خانواده اش مطلبی بنویسم و از شدت غم و گریستن دستم برقلم نمی رفت و لکن رفیق بسیار گرانقدری متقاضی بود که تسلیم تقاضایش بودم.
گاه چرخ روزگار واژگونه میچرخد و گاه تلخ ترین سرنوشت ها رقم میخورد پدران و مادرانی که در اوج ناباوری و در نهایت تلخی و درد فرشتگان کوچک را بدرقه میکنند.
یکی از بزرگترین تجربه کنندگان مرگ (( آنیتا اهل هندوستان )) میگوید نوجوانان و جوانانی که در ابتدای نوجوانی و جوانی خود می میرند اساسا روح های بزرگ و باعظمتی هستند که برای این دنیا و زندگی آفریده نشده اند آنان بسان زیبایی ها و رنگین کمان فقط مدت کوتاهی ما را همراهی می کنند و سپس دنیا را ترک میکنند و گاه وجود پربرکت آنها شرایطی ایجاد میکند پدر و مادری باسخت ترین تصمیم و با بخشش اعضای جگرگوشه خود برای اثبات زیبایی و انسانیت در این دنیای تلخ زیبایی خلق میکنند بدین سان در آزمونی بزرگ خداوند سرنوشت چندین خانواده مضطرب برای رهایی از غم و دوری عزیزان را به این پدر و مادر سپرده آست پدری ساده و صمیمی و مادری که گویا با بخشش بیگانه نیست که در کودکی اش شاهد اهدای جوانی برادر شهیدش از سوی پدر و مادر خویش برای میهن بوده است و او هم با پیروی از پدرخویش ثابت قدمتر در این تصمیم خویش باافتخار می ایستد و آنان بااهدای جسم جان اهدا می کنند. امثال امیر حسین ها و وحید عباسی ها بزرگوارانه ثابت میکنند فرشتگان هنوز هم اطراف ما وجود دارند اگر خوب ببینیم.
🖊سید رسول شفیعی
تاريخ : ۱۴۰۰/۰۴/۲۶ | | نویسنده : سلمان ولیمحمدی |